[ورس یک]
اگه میدونستم انقد پرواز قشنگه
بدونِ شک میپریدم با اولین نگاه
تا الآن یه دنیا نقاشی میکشیدم
به جای بغض توو دفتر خط خطیِ راه
بغل بغل عشق به جای یه مشت کینه بود
نفسِ راهت به جای آهِ سینه سوز
چشایی که تووش درخشش سپیده بود
نمیشد با خیرگی توو شبای تیره کور
به جای اینکه ریشه کنم توو این زمین
تعلق پیدا میکردم به آبی ترین
تنها توو کنجِ اتاق مچاله نمیشدم
میرفتم یه جایی که همیشه همتون پیشمین
تا امتدادِ دیوارا شکسته شیشه ها
یه جایِ دنج کنارِ گذر اندیشه ها
دنبال اشتباه نبودم توو گذشته ها
شاد زندگی میکردم عینِ بچه ها
[کورس]
اگه الآن احساسِ تو درگیره
یه فکرِ تکراری داره با خوابِ تو وَر میره
نه میتونی بمونی ، نه میتونی بری
یه ترسِ سنگین به پایِ تو زنجیره
بخون شعرِ آزادی رو وقتی که داری پرواز میکنی
اگه هزار تا تیر به پاهات میخورد
بازم میپریدی و فریاد میشدی
مشاهده مطالب بیشتر در کانال تلگرام ما
[ورس دو]
توو سکوت میشه خیلی چیزا رو فهمید
میشه با این آهنگِ بی صدا رقصید
میشه راحت توو چشِ دنیا زُل زد
میشه گوشا رو بست دروغاشو نشنید
میشه فهمید به کجا میشه گفت خونه
یا این آوارگی منو به کجا میکشونه
یا وقتِ گم شدن معنیِ زمان
کجا ، تا جایی که خدا نمیدونه
ولی همینه که همه چی میرسه اینجا مسخره است
این تکرار آدمو میکنه بیذار از هوس
این یعنی هر راهی که من اونو میشناسم تله است
این یعنی من حتی از آسمونم میسازم قفس
من اینم واسه برگشت به خودم منتظر ترینم
با اینکه زیرِ پاهام محکمه زمینم
تا وقتی توو خودم فقط دنبالِ خودمم
پیدا نمیکنم جرئت پریدن
[کورس]
اگه الآن احساسِ تو درگیره
یه فکرِ تکراری داره با خوابِ تو وَر میره
نه میتونی بمونی ، نه میتونی بری
یه ترسِ سنگین به پایِ تو زنجیره
بخون شعرِ آزادی رو وقتی که داری پرواز میکنی
اگه هزار تا تیر به پاهات میخورد
بازم میپریدی و فریاد میشدی
اگه الآن احساسِ تو درگیره
یه فکرِ تکراری داره با خوابِ تو وَر میره
نه میتونی بمونی ، نه میتونی بری
یه ترسِ سنگین به پایِ تو زنجیره
بخون شعرِ آزادی رو وقتی که داری پرواز میکنی
اگه هزار تا تیر به پاهات میخورد
بازم میپریدی و فریاد میشدی
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
