متن آهنگ 4 شنبه سوری دایان

متن آهنگ 4 شنبه سوری دایان

چند سال پیش یه زمستون سردی
من بودم و اسفند ماه و تنهایی با دردی
همه چی برای من کسل کننده بود
تا چهارشنبه سوری، آشنایی با فردی
صورت گرم تر از اون شعله های چوب و
صدای قشنگی با صحبت های خوب و
جمع شدن ما پا آتیش چوبی
شروع قصه ما با چه حال خوبی
بهم گفتی که دنیا رو فراموش کن
برات قصه دارم پس حرفامو گوش کن
چرا توو خودتی نشستی هی تنها
وقت خوابه پاشو لامپ ها رو خاموش کن

بعد تو چی موند ازم، یه تیکه آهنگ یه فلز
نه بگو دوستم داری نه دیگه آهنگ بفرست
زیر پات گذاشتی و روحم رو کردی پرس
نه بگو دوستم داری نه دیگه آهنگ بفرست

بعد چند سال، خیلی پریشونی
چقدر گیر میدی و دلم رو میشکونی
به هر بهونه هی حالم رو میگیری
بهم گفتی اصلا همین روزها میری
گفتی واست کمم شلخته میپوشم
چقدر بد راه میرم و چه کم هوشم
شکوندی حدت رو گذاشتی داغون شم
من رو انداختی از خونت بیرون اون شب
باشه میرم، ولی فردا نیا پیشم
ازم عذری نخواه از رفتار دیشب
با اینکه عاصی ام، حسابی آتیشم
فقط یه خواهشی، گریه نکن پیشم

بعد تو چی موند ازم، یه تیکه آهنگ یه فلز
نه بگو دوستم داری نه دیگه آهنگ بفرست
زیر پات گذاشتی و روحم رو کردی پرس
نه بگو دوستم داری نه دیگه آهنگ بفرست

متن آهنگ دایان به نام 4 شنبه سوری

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت