متن آهنگ یکی مثلت کاوه فارد
[قسمت اول]
منم یکی مثلت
یه روح کسل
توو تنم واسهم دست میزنه
تا پا برسه به سن
ثروتم بباره یه تیک
چی بگم بهش
فقط بلده بخواد
صحبتم باهاش جوابی نداره جز داد و بیداد
سیگار بعده نغمه و نوا
توو اتاق چوبی سیاهم اینا
همینا
درو دیوار
انگاری فیزیکی فقط دنباله فراری
چیزی نیست جز اینکه
میگیری از تنت سواری حاجی
تو این حال با خودت قراری نذاری
بده بیرون عین بارون بهاری
داش چشمونه
صبح توو تخت تا شب
که پا تو کفش قبلی بره بازم
بگردی پی نشونه
به قول افی دیگه
حتی چایی هم نمیشوره
فقط باید خونه جور کنی
بمونی توو خونه
نخِ بعدی
قصه نخ قبلو به ته برسونه
[قسمت دوم]
خب
بریم
حاجی یکم رپ کنیم
شاید کاملا پاشید
این حس گُه لا محبت کلمهها
شیر بیاد جای خطا
پنجاه پنجاه نشه درد و رنجا
حتی اگه نود درد باشه و ده گنج
عرق میریزم
بگیرم ده از ده
سر از تن فاصله داره
غم از من ناراحته که بامن تا ته نود
دست توو دست
اشک میریخت
میشد پخش توو دل تپندهم
من آدمم
تو آدمی
میگیم توو باغ خونه سراغ کندن گلها نریم
میکنیم میبریم
سیر میشیم
میگیم شاید خدا ندید
کریحترین موجود رو کره زمین
آرزوی سلامتی میکنه
واسه سر و سامون
چیزی که خودشون اونو زده زمین
دیگه همین
بشین
یه کم حرف بزنیم
کلمه بچین
ثمره ببین
خودت هم میدونی
نفس عمیقت گیره قلمه رو بوم سیاهت
بکشه یه من سفید
[قسمت پایانی]
ردم رو برف
رو تن
رو مغز
چه برهنه بیای
چه با کفش
میسازی من
فارد
تهران
متن آهنگ کاوه فارد به نام یکی مثلت