متن آهنگ شبیخون فرزان
[ورس یک]
این شعر نیست ،حکایت شبیخونه
واسه وطنی که دیگه نیستش شبیه خونه
آزاده مرغ دلم و همیشه هم میخونه
اینجا مایه ی حیات بیشتر شبیه خونه
خاکی که به جون جوون هاش مدیونه
هرچی وعده وعید دادن بهمون هذیونه
خوب میدونم هر آدمی یه ظرف توشه
پر شه خالی میشه رو حکام دریوزه
قطع کن دستایی که از بالا رقصوندت
از دست دادن جونت تورو ترسونده؟
پیدا کردن غذا توی پس مونده ها
جلوی حق،ظلم یه پیر فرتوته
پس بتاب بذار کور بشن از نورت
مرد اونه ،که میجنگه مردونه
مثل خوزستان که کلی درد تومه
منابع میدن به همسایه قرض خوبه
زرت بیشرف ظلم قمصوره
به دست شمشیری که از حقیقت مست بوده
اون شمشیر من و تو ایم که گذشتیم از جونمون
جای اینکه گیر کنیم مثل خر تو گل
[ورس دو]
این آتیش احساس کن مثل پلاسکو دلها سرخ
چرا شعله میکشن درونمون افکاری که اعدام شدن؟
که میدادن نوید انسان
تاریخ ببین با همون رویه تکرار شد
کشتی آرزوها شدن مثل سانچی غرق
اتفاق که میوفته رجالمون خوابیدن
به فکر زیر شکم ،فقط فکر چاپیدن
از هر طرف نقشه این خطه رو *
میدونی جلا میده کلام ما روح
میتونی بزنیم مثل هواپیما تو اوج
ما بستیم با خود حق قراردادمون
میندازیم اتفاق آخرین بارون
وجود خطا کارتون
یهو دیدین تاریخ عذادارتون شد
خواستین بچینین پر و بالمون
ما ز بالاییم و نیستیم از قماشتون رک
وجود خطا کارتون
یهو دیدین تاریخ عذادارتون شد
خواستین بچینین پر و بالمون
دریغ از اینکه کردیم هر شب مرگ آرزوش
متن آهنگ فرزان به نام شبیخون
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
