متن آهنگ زمین صفر گویا
[قسمت اول]
دنیا جای تلاش، قلم شاخه نباته
مزش شیرین اما تلخ مینویسه وقایع
ثمره اش تو رفت و آمدها باید طلاشه
فکر کنه زندگی تنها یه تیر خلاصه
عمری با پتکی که بود روی سر
زندگى کردیم مردن رو، کلی جمله رو
کلی تجربه پیه شو به تنمون مالیدیم
اب از اب تکون نخورد هیچ
خشک سالی جاری شد
نفسهامون به پیله نرسید و نشد
اتفاق خوب پروانگی رقم نخورد
همه، به نوعی یه نوح تو خودشون دارن
که میخوان جهانشون رو نو بسازن
از هر بذر بهشت تو دلاشون بکارن
زیر شکم بلند آسمون راحت بخوابن
اما حیف میرن زیر دِین بعضی افکار
جاده دروغ هُلشون میده لب پرتگاه
[قسمت دوم]
میون سرها یه سری بلند کردن و قصه ای
به سر رسوندن که نداره شجره نامه
خودشون فکر نمیکردن غبطه می خوردن
قصه خوب و خونه ی پر براشون چک بی ضامنه نِ
واو هـِ میخوان پاداش آرمان
پدر وزیر اقتصاد کاشته مهر و آبان
همین منوال بی مایه میمونه بی حاجت
فطیر حریر بی بادوم میشه تو حالت قید
شَمّ غریضه، مکان و زمان نمیدونه
سرش نمیره، پروندها تف مالی میشن
به تن جامه ی گرگ، به تن ها جامه ی خواب
نمیخوام رو زمینی باشم که پاهام بلغزه
چون، رگ خواب جماعت ضد و نقیضه
دهن حلوا حلواست همیشه شیرین هم نمیشه
قرار ما این زمین رو بسازیم از صف
اگه نوح درونمون بیدار بشه بیدار میشه
باید بیداربشه
باید بیدار بشه
متن آهنگ گویا به نام زمین صفر
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
