متن آهنگ رد پای درد نقش
لینک دانلود و پخش آنلاین به دلیل احترام به حقوق آرتیست غیرفعال میباشد!
سبد باورم پر از دروغ صبحه
که خنجر تکرار ام فرو رفت تو غروب جمعه
از گونه ی سرخ افق فهمیدم دلش رو باخته
شب به انعکاس روی خوش نور تو گور منعم
با خون خائنین کنده های بی فروغ
سیراب شد سراب گل به امید ظهور بته
تو خواب صورت زیبای این دروغ بیدار کن
نهال مشت کریه حقیقت که لخته
اینجا ، پرچم خیر مقیم بلاد کفره
تو نطفه خفه شده شر به نام نخبه
اگه از من می‌پرسی آزادی مادر حبس بود
تو وعده ی سر خرمن کدخدای مخبر
من دلم تو قفس غم کرد هوس برگ
که کفن ام از تنم کند لباس رزم
چون وقتی نفس ام به اسارت گرفته شده بود
تو سینه ام رو گردن ام به جا موند رد پای درد
من از چشم های سرد انتظار فهمیدم
زمستون تو بستر مرگ خزون آغازش رو کاشت
که برف بارید تو عمق اشعار تاریک اتفاق و
ناز کرد و آب شد و تاوانش داد
به تن انکار گشاد شد لباس عشق
چقدر که پوشیده چشم روی خواب غبار
تو این منظومه ی بی سرو پای فرو رفته
تو لاک خوشه انفجار شد جواب سوالش
تو چنگال شغال تب محصول هذیون باغ بود
تو آغوش آهن جون می داد باروت
می شدن محکوم مزرعه ها به زیر آب
رفتن وقتی گرفتیم جنازه از آب گل آلود
اما انکار گردن نمیگیره رد پای درد و رو گردنم نمی‌بینه
و من فرو میرفتم تو مرداب درون خودم
دیدم دیگه برف رو جدول ام نمیشینه
نشسته ام به تماشای غروب لخت
که دفن میشد با حیات گلوله سرب
تو ییلاق این حادثه پشت ام خمیده شد
بس که می‌بردم به چَرا انتظار ظهور صبح
دوباره سرخ شد گونه ی افق
تو لباس چشم سیاه شب سپیده گم شد
پر شده شهر انکار مردمک کور
از خبر گمشده ی خسان و خاشاک مفت خور
قدر این جمله بار درشکه ی دیدنم
بلیطه که رفت چوب لای چرخ رسیدن ام
نوشتم انگشت وزیر پای برگه ی خونه
خواندنش سر پادشاه طمع کرده به شیون ام
پرنده بی سنم از پشت میله می‌شنوم صدای کو کو تو
من گشتم پیدا نمیشه تو ام بگرد شروع کن
پروازت رو رو کن
اما بدون یه عمر بهت دروغ گفته نور چون غروب مُرده
طلوع جرمه
بعد از چندین و اندی قرن مثل روز روشنه
دلمون با اینکه خود نور مرده
متن آهنگ نقش به نام رد پای درد
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
