10

متن آهنگ دچار فرزان

  • آهنگساز : آرش چاوشی
  • تنظیم و میکس و مستر : آرش چاوشی
  • ترانه سرا : فرزان

انتشار در 20 اسفند 1398

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
کفش و کتونی وولا

متن آهنگ دچار فرزان

یه مرد که غروب کرده توو خودش

میخواد گم شه

واسه پیدا کردن چیزای گنده تر

مثل داستانِ کبوتر و جفتش

رو نوکِ قله نه جای شک هست ، نه جای شبهه

میکنه شکر که وقت ، میگذره ثانیه ها میشن کشته

اون پی رشده ، پَ باید این شب

تنهایی صبح شه ، شایدم کفر بگه

ولی خداش خوب میدونه چی کشیده بنده‌ اش

تا این حد پُر شه دِ بزن زنگو مرشد

که دیگه وقتش شده ، همه شیم محو خودت

همگی برده و له شدیم توو جنگِ مدرنیته

صدای خفقان مغزتو جر میده

اونایی میزنن سنگتو به سینه

که هر روز به خون و پول دستشون چرک میشه

منم اینجا دارم رویا مینویسم

مخم پره از چرا و سوالای بی ربط

میدونم دچار و چاره ای نیست

تا ته دنیا باس با تو عاشقی کرد

تو بهم بگو هرچی راهه میرم

با اینکه قاتلا توو جاده ان تا که هستیمو بگیرن

نخواستم دیگه مقصدو ببینم

از وقتی فهمیدم مسیر خودتی من

خودتی من من خودتم

کرمِ تووی الکلتم

اگه ما دو تا همدیگه رو حس کنیم

میبینیم که مست شده شهر

خودتی من من خودتم

کرمِ تووی الکلتم

اگه ما دو تا همدیگرو حس کنیم

میبینیم که مست شده شهر

متن آهنگ فرزان به نام دچار

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت