متن آهنگ نمیدونی پوریا
[قسمت اول]
می‌دونم شکستی رفیق
ولی تو هیچ وقت حال اون که خرد شد و نمیدونی
دلتو خشک کردی به یکی
ولی تا اون یکی نره هیچوقت قدرشو نمیدونی
دنیا پر آدمِ بداس تا پُره شاید ، اما که فرداشو نمی‌دونیم
نمیدونی
تو دردامو نمیدونی
از خیلی شبا خیلی حرفا خیلی دوری
ما شنونده‌مون خداس
تا نباشیم تنها با لحظه‌ها نمیخونیم
خودمون تکی بهتریم
که زخمی لِه نشیم
باید زیاد بپیچونیم
بپیچونیم دود کنیم نمیدونی
أ خیلی شبا خیلی حرفا خیلی دوری
نمی‌شونیم پا حرفات
رو پیشونیم بنویسین نمی‌دونم
نمی‌تونی
[قسمت دوم]
می‌کنه عوضی تنها تا تنهایی عوضت، تو که نمیدونی
که چقدر الکی حرفان و همه هیچا قول و دستا بی نمکه
نمیدونی دونستن طلبت
بگیر ازم هرچی خوندم عوضش
خط میخورد مثل چوب خط کلمه
نمیدونی خب دونستن طلبت
ما یه فندکیم یه سیگار
رُخ خوش با دل بیمار که تو هرچی شه نمی‌دونیش
توو شب پشتِ بوم موزیکا باز
قفله رو کوچیکاش
که صبح می‌شه بپوشونیم
به چپ به راست به خط نمی‌مونیم
پشت هم چرا؟ خودمون نمی‌دونیم
نمی‌دونیم
ما از دردامون نمی‌دونیم
از خیلی شبا خیلی حرفا خیلی دوریم
متن آهنگ پوریا به نا نمیدونی
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
