5

متن آهنگ من خود آن سیزدهم محسن چاوشی

انتشار در 7 آبان 1398

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
کفش و کتونی وولا

متن آهنگ من خود آن سیزدهم محسن چاوشی

یار و همسر نگرفتم

که گرو بود سرم

تو شدی مادر و من

با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از

شیر بریدی و هنوز

منِ بیچاره همان عاشق خونین جگرم

پدرت گوهر خود را

به زر و سیم فروخت

پدره عشق بسوزد که درآمد پدرم

عشق و آزادگی و حسنِ جوانی و هنر

عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

مشاهده مطالب بیشتر در کانال تلگرام ما

من خود آن سیزدهم

کز همه عالم بدرم

تا به دیوار و درش

تازه کنم عهد قدیم

گاهی از کوچه ی معشوقه‌ی خود میگذرم

تو از آنِ دگری رو که مرا یاد تو بس

خود تو دانی که من از

کانِ جهانی دگرم

از شکاره دگران چشم و دلی دارم سیر

شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

من خود آن سیزدهم

کز همه عالم بدرم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم

گاهی از کوچه‌‍ی معشوقه‌ی خود می گذرم

متن آهنگ محسن چاوشی به نام سیزدهم

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت