9

متن آهنگ فرکانس برخیا

  • ترانه سرا : برخیا

انتشار در 11 آذر 1400

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
کفش و کتونی وولا

متن آهنگ فرکانس برخیا
[ورس یک]

وقتی که میانِ لغزش واژگان
زیر زبونم و روی ترکش قلم
سکون میکنم تا رد بشه ازم
هجوم فکر به عنوان جَرگه‌ی سبب
زمان محافظ ثبات من بود
فغان مقابل شعار من بود
همون مسافر خمار من بود
خواست خوب شه تلاشش دوباره کم بود
و دوباره کمبود، وضعیت غالب حالمه
مثل پاتک توو راهم
روو باورام پاگرد حالن
یه گل خشکیده‌ای که میده بوی آهن
و آهنگ با نُت های خراشیده شده
در وصف موهای تراشیده شده
و جمله های نامفهوم گردباد
روی تن سرد سراشیب جمعه
فرکانس زمانی و مکانیِ مرده
افکار و وهم های فراگیر عمقش
جهالت و سیل حجم سرازیر پرسش
وسوسه مزاحمت برا دین جنبش
خصاصت وقتی که داره فرا میره سفره
بی تفاوتی برای حواشی دورت
قصد جونتو میکنن همین حوالی گربه
دچاری دوباره به یه بواسیر گنده
[ورس دو]
من از غبار سراسیمه‌ی مجاور قلبم
رسیدم جایی که نمیدونم کجا بره بعدم
سوار سواد سادگیه سمت و سوی سبکم
سبب به اینه که روو کنم به ترک کوی سهمم
مغزم هدف برداشت و سنگم ترک
سبکم انباشت گرفیتی شبرنگ ازم
رووی ذهن های ناظری که از من عقب
واستادن و زل زدن به رخ ضربم قشنگ
وقتی میفهمی اگه بکشی کمتر علف
لای احتمالت یه وقوع صد در صدم
خو معمولی باش، نترکون و گندم نزن
تفره نرو وگرنه میشی با فرطم طرف
که تو میمونی و یه حسی که مالیده شده
حیف بهای بی موردی که دادی به دورت
سعی کن هیچ وقت به خورشیدت پشت نکنی
چون مواجه میشی با وجه تاریک خودت
نگا کنی پشت پنجره ها دنبال سایه
به جواب خوبی نمیرسی با سوال ساده
جای اینکه سعی کنی دل از سکون درآری
اول از همه قبول کن وجود نداری
متن آهنگ برخیا به نام فرکانس

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت