2

متن آهنگ شعر و خون و قافیه فرزان

  • آهنگساز : فرزان
  • تنظیم و میکس و مستر : فرزان
  • ترانه سرا : فرزان

انتشار در 20 اسفند 1398

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
کفش و کتونی وولا

متن آهنگ شعر و خون و قافیه فرزان

کی مثِ من طرفه با شعر و خون و قافیه

به امیده فردا همهش امروزو ب*ا میده

روی ریلِ ممتد حیرون داره راه میره

عشق میکنه نمیدونه چه روز و چه سالیه

میبینه یه مبارز چگوارا آب میشه

میره پایین از گلوش اون به جرمِ آگاهیشه

اون توو بزرگترین زندون داره راه میره

پَ میگه ک* خوار سلولای نادیده

پیش ماندلا تا وقتی که داریم فکر

مثلِ بودا گاندی داستایوفسکی یا نیچه

مهم نی چقدر سلول واسه افکار ساختین که

روح از تنِ کثیف یه روزی آزاد میشه

خدا منو ببخش واسه گناهام

ببخش اگه زاده شدم واسه مجازات

اگه این نفرینِ همیشگی باهامه

که چشام از هرچی میبینم پدیده میسازه

خدا منو ببخش واسه گناهام

اگه عشقِ توئه که به من داده دو تا بال

اگه این نفرینِ همیشگی باهامه

توو عصری زاده شدم که داغِ خرافات

رو وجودم انداختِ سایه رویاها

هنوزم میچرخم تووی داره مکافات

اگه این نفرینِ همیشگی باهامه

که گفتی واسه‌ یه دلداده سرگیجه نیازه

اشکای بی اختیار میریزن رو کاغذ

وقتی فکر میکنم که واسه ی چی اومدم تا تهش

بذار منو به یه دیوونه بشناسن

اون دیوونه که میدونه یه روز ته جادس

متن آهنگ فرزان به نام شعر و خون و قافیه

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت