,
9

متن آهنگ دید بزن صفیر و گروه اتاق

  • آهنگساز : بامداد افشار و Aso Kohzadi
  • تنظیم و میکس و مستر : سعید دهقان و رضا اسدپور
  • ترانه سرا : صفیر

انتشار در 11 اسفند 1400

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
کفش و کتونی وولا

 

متن آهنگ دید بزن صفیر و گروه اتاق
لینک دانلود به دلیل احترام به حقوق آرتیست غیرفعال میباشد!
[ورس یک – صفیر]

دید میزنم، میزنی، میزنه که نکنه فلانی
از زنجیره ای که ما توو ذهنمون با قوانین ساختگی بافتیم بیرون بزنه
من نمیخوام توو هیچ زنجیره ای باشم
که هیچ تاثیری روش نداشته باشم
مثال کودکانش اینه
دروازه ها دو تا تیرچه، چمنِ زیر قیره
همه به توپ شدن خیره، گیره نفس تووی سینه
میزنم شوت، میره و میره توی خونه ای که دل پیره
نگاهم میکنم که کیه، اون آدمیه که همه بهش چیره شدن و
خودش توو خودش اسیره، میرم که بگم چیه؟
میبینم توپ خورد به میله، چشم ها سفید و مردمک ها تیره
فحش که میاد و منم سیبلش، میزنم شیرجه به نقطه فراری که
به قلبم عشق سرازیره، چون نخواستم باشم تووی زنجیره
اون که نخواست بشه بالا دست، که نخواست بشه پایین دست
که نخواست بشه مهره خرد شده و بازیگر
که نه اون آینده شد باب طبع، نه گذشته شد راه حل
دنبال مسیری افتاد که باشه پاره گرد
بیرونش پُر از زنجیر، درونش پُر از زنجیر
توو سرش رویا داره که روزی بنده رو پاره کرد
هر چیزی جز نور توو دیدش شایعست
دید میزنه تا بگن ریز بینیش نمیشه حرکت
مثل جمله معلق، هر جمله پُر از شک
نه زوج نه فرد، طرفی با هر طرف بی طرف
دست هات گل ولی تو که لو نمیدی به حیله
میگی پوچه راهش رو کج میکنه و میره
وصله پینه به زنجیره ای که دیده
تو دیده خالی بازی با دست رو
که تقدیر گل هاش رو چید
برو راهی رو که شیشه چسبیده به جیوه
دید بزن آینه رو که جایزش زر و سیمه
مسافری بی هدف، رو دوش بار و بندیل
کولی منتظر بهار زندیق به سردی
اشک یخ نوک قندیل، تشدید گذاشت روی تغییر
چون زمین هم تشنست زندیق به گرمی
مثل جمعه معلق، هر توبه پُر از شک
نه جزر، نه مد طرفی با هر طرف بی طرف
نه نای رفتن، نه نای موندن
اما ریز شدی توو دیدن یاد گرفتی روییدن
دروازه ها دو تا تیرچه، چمن زمین قیره
همه به توپ شدن خیره، گیره نفس توی سینه
میزنم شوت، میره و میره و میره تو وخونه ای که دل و دیده
اسیر همن با هم میرن ریسه
میدونم که کی به کیه، یا چی به چیه
سپر سینه، میرم سمت اون که شبیه دل و دینش
میبینم توپ رفته تور، چشم ها سفید و مردمک ها تیره
تشویق که میاد و منم سیبلش
میزنم شیرجه به نقطه فراری که به قلبمش سرازیره
چون نمیخوام باشم توو این زنجیره
همه چی زشت دقل و تقلیده
میخوام واقعی باشم توو تصویرش
[اوترو]
دید میزنی، میزنم، میزنیم که نکنه فلانی
از زنجیره ای که شما توو ذهنتون با قوانین ساختگی
بافتین بیرون بزنه
ما نمیخواد توو هیچ زنجیره ای جز زنجیره یِ ما باشه میخواد خودش تاثیر بزاره
تو مثال کودکانت چیه
متن آهنگ صفیر و گروه اتاق به نام دید بزن

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت