متن آهنگ دلشوره از امیر رقاب

دانلود آهنگ دلشوره از امیر رقاب

[ورس یک]

دلشوره دارم وقت نوشتن

وقتی که میگن غرورتو بشکن

من ھنوزم درگیر خودمم و خیلیا ھنوز درگیر کِرشمن

گفتم حرفو گوشی نبود

گفتم نزدیک شو تو دوری ھنوز

من دلمو دادم به تو ولی کی دلشو داد بهم

طوفان شد تووم نوحی نبود

amir reghab

عیبی نداره بی توقع بی

سنگر و بی نفرت و بی

گلوله بی مقصد و میرم این راھو

دنیا محل شکنجه ی آدماس میگیره ھمه ی عزیزارو

میفھمه اونی که به موقع خودشو

میزنه به نفھمی تا باغچه ـَش رو بگیرن

ازشو به موقع کشت میکنه ھمه کویرارو

لعنتی این صید خیلی وقته تووی دامه تو

کی میای تا تموم شه تکرار این بازیه اجباری

تا طی کنم این زندگی تلخو

دنیا تغییر نمیکنه

تووی تاریخ خیلیا مثِ من دنبال تغییر بودن

تغییر کو با زمین خونخوار بلعید

جون ھا رفتیم کوبا گشتیم جولا

بعدی بود ماه مردی بود با تنی چو

باد شبیه بودا گری گورا

راسپوتین نه از این جور کارا کردن

ولی فکرا یکیه جسما فرق میکنه

ولی گریبون تو میگیره تمام کارایی که

کردی چه خوب چه بد

داره میره بالا سنتو نمیتونی یه

لحظه بی دقدقه زندگی کنی

قصه بیخودی نوشته شد

وقتی که ھیچ مادربزرگی دلش به ذوق نمیاد

کودکانه دیگه دل نمیشه داد بشینه پات که چی

پاییز تووی ماشین بھتره تا زیر چتر

خره اونی که تووی چادر بیاد بات زندگی کنه

به دید من پول عشق نمیاره ولی

خوشبختی میاره چه میشه کرد

(ها چه میشه کرد)

[کروس]

تووی شھر من امیدو به دار بستن

ھنر یه غربته من اونو انتخاب کردم

برگرد برگرد جلو نرو برگرد

برگرد جلو نرو برگرد برگرد

جلو نرو برگرد

تووی شھر من امیدو به دار بستن

ھنر یه غربته من اونو انتخاب کردم

برگرد برگرد جلو نرو برگرد

برگرد جلو نرو برگرد برگرد

جلو نرو برگرد جلو نرو برگرد

[ورس دو]

صدامو شنیدی ولی منو نه

نگامو که دیدی ولی منو نه

ھمه شبیه تنو شبیه ھیشکی نیستی

ھمرو خریدی باشه ولی منو نه

غریبه میشی با ھمه آدمای دورو برت

توان تنت داره مثِ ساعت شنی میریزه و

جلو ترت ھمه سرابه

خرابه پُلاتو نمیتونی بھش دل بدی

بری پس برگردی وقتی رفتی ھر سمتی

از تقدیر شاکی نشو خودت بد کردی بد کردی

کراوات و ول کن افکارو بچسب

دست هارو ول کن اَفسارو بچسب

اخوی باد و خاک و بارون ھا

بغض و گریه ھامون ھا

رپ و رفیقامونو ھیپ ھاپ مرز خیلی ھامون آه

من ھمه این مسیرو رفتم جوونی و گنگامون گذشته

دعواھا و جنگامون گذشته

اعتیاد و بنگامون گذشته

زلف یارو رنگامون گذشته

من بودم و نبودی وقتی بودی نبودم

مادر میگه چرا مھندس نمیشی

میگم به خیلیا درس میدم

میگه اینجوری معلم نمیشی

میگه کاش که آزادی بیاد

بتونی یه کنسرت بزاری

اون مثِ ھمه امیدش تو بودی

حسن مدرس نمیشی

ھنوز دلشوره دارم نسبت به حالم

نسبت به کارم نسبت به خانوادم

شاعرھا در شام ماتم

نادمانند کشتن ھمه باغچه ھا رو

برجا گرفتن زاغه ھا رو

از میوه ی درخت نمیشه ھیچوقت تو بپرسی حال بی برگی ساقه ھا رو

ترسیدی وقتی فھمیدی مردی نی

جنگیدی پس یکم بفھم حال ما رو

سه تا بوم سه تا رنگ سه تا نقاش

اولی نقشش زرق و برق داشت

دومی نقشش طرح و رنگ داشت

ولی سومی ھیچی نکشید

چون بی رنگی بود اصل و معناش

(اصل و معناش)

تازه داشتم میفهمیدم

فهم ما چقد کم أ دنیای خودش

ولی صدتا رستم گفتی ببند چشماتو وقته رفتنه

انجیر میخواد دنیا بیاد آهن و فسفرش کمه

برای استفاده از متن افزوده ی این آهنگ آن را از سرور های موزتکست دانلود کنید

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت