متن آهنگ بندباز فرزان
[ورس یک]
پُر کرده توتونو برای یه پیپ
فقط فکره خلقِ تووی عوالم نیست
تا از دست بره مشاعرش پیر شه
کارش راه رفتن روی طنابه یه ریز
آ ، بندباز زندگی یه افسرده‌ی محض ترانه نویس
یه جامعه گریز که پاش بیوفته
با شعراش واسه‌ی تو میده جون
تا به راهش فکر کنی ، شاید راغبش شدی
تا پاتو نبریدن باز توو راهِ حادثه دویید
میرسه روزی که خاطره شدی و بس
رها کردی خودتو از قالبِ تهی و رفتی
به جایی که تنها ناظرش تویی و
میتونی حقیقتو رو دیوار ظاهرش کنی
اگه خالص فکر کنی ، خوابِ ذهنو سی*تیر
اونموقعس که صاحبِ خودی
[کورس]
یه بندباز بدونِ فکر
میره رو طناب تا باقی بمونه عشقش
میخره خطرو به جونِ حسش
تا فقط توو یاده خودش بمونه زنده
یه بندباز بدونِ فکر
میره رو طناب تا باقی بمونه عشقش
میخره خطرو به جونِ حسش
تا فقط توو یاده خودش بمونه زنده
[ورس دو]
کرده دو تا دستو باز و فقط فکرِ پروازه
مهم نیست اصلا واسش چند قدم تا مرگ داره
پر و پا قرص ترین تماشاچیش خودشه
تا آخرین ثانیه میخواد معلق باشه
توو افکاره فراخش غرقِ توو امواجِ آسمون
بندبازه رنگ باخته میگه میخواد تنها شه
تا به آینده یِ نورانیش شمایلِ روحش شن ظاهر
توو چشمِ زمانه ، کنده از دقایق فکره عروجشه
قبل از خودش باس از طناب ترسو عبور بده
حتی نمیرسه آبِ دهنو قورت بده
باید هرچی داره رو کنه وقتِ نبوغشه
سنگینی یه جهان و لحظه رو کولشه
هر ثانیه ممکنه که چپه شه جون بده
مردی که اونجا نبود فکره رسیدن بود
تا تهش یکی دستِ اونو گرفت
متن آهنگ بند باز فرزان
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
