6

متن آهنگ بدخیم فرزان

  • آهنگساز : فرزاد مافوق
  • تنظیم و میکس و مستر : فرزاد مافوق
  • ترانه سرا : فرزان

انتشار در 20 اسفند 1398

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
کفش و کتونی وولا

متن آهنگ بدخیم فرزان

[قسمت اول]

وقتِ خواب رسیده چون اهریمنا بیدارن

توو عرشه ات کِل میکشن و غنیمت جا میذارن

سربازا همه دارن ترک اسبا میتازن و

رو جنازه‌ی آدما تختِ طلا میسازن

واسه ی پادشاه لنگِ فرمانی تازه ان

مردا زناشونو سره مطاع میبازن

افکار همه دارن سره مزار مینالن

میگن رویا تووی این جهنم نمیبافن

میپاشن اکسیره مرگو رسیده تهش و

عمرا دیگه سپیده دراد از دلِ شبا

میگردیم پی شفا واسه مرضا

میرسن اون سایه ها که قاتلن از راه

عدالت لفظِ پشتِ پیکِ سرانه

چون که منطق پشتش نداره

سخته هر یه گشنه مهارش

شرحه شرحه شده جوارح

هر یه ذره خودش جهانه

باس برسه به درکش تا گیلیمشو دراره

از آبِ گل‌آلودِ زمان که همیشه توو جریانه

[همخوان]

نمیکشه واسه پرواز فکر

یه عمره انسانِ دستپاچه

یه گوشه‌ ای واسه خودش لم داده

یه جهانِ حاکی از وهم ساخته

نمیکشه واسه پرواز فکر

یه عمره انسانِ دستپاچه

یه گوشه‌ ای واسه خودش لم داده

یه جهانِ حاکی از وهم ساخته

[قسمت دوم]

حتی اگه توو مغزم صاف خورد تیر

حقیقتو میگم مثل مالکوم ایکس

نمیتونم دیگه سره جام وایسم

باس تا وقتی نفس هست با شوق زیست

جز روی بیت پاتوق نیست

واسم مثلِ یه دلقک که پانتومیمه کارش

هنرمو دیدین جا خوردین

نمیشه کلِ شهرو از بالکن دید

باس قدم برداشت رفت توو دلش

نذاری زندگیت حروم بشه

خیابون یه ساقیه که امون بهت نمیده

بیا بالا تا ته مونده پیکو

تووش پر از موشِ چموشه

که بهت خیانت میکنه از روی عشق

یه درد بدخیمِ مرموزه که

محاله که ساده درمون بشه

تعطیلِ رفاقت دوره اسمِ هم میکشن خط

مریضِ تجارت میکنن با جونِ اونایی که همه زیره خطن

وقتی کارد به استخونِ معنی نمیده واست دیگه خطر

همینه که بی گناها تووی هلفدونی دارن

میکشن حبس

خیابون داشتشون زیره نظر

مثل یه بچه زیره بغل گرفتشون

تا تیرش نشست صاف توو قلبشون

رفتن زیره عمل

منم یه جرحِ چیره دستم

که توو دستاش میگیره قلم

پای کارش میریزه عرق

تا که دیگه زخما دیدن نش

[همخوان]

نمیکشه واسه پرواز فکر

یه عمره انسانِ دستپاچه

یه گوشه‌ ای واسه خودش لم داده

یه جهانِ حاکی از وهم ساخته

نمیکشه واسه پرواز فکر

یه عمره انسانِ دستپاچه

یه گوشه‌ ای واسه خودش لم داده

یه جهانِ حاکی از وهم ساخته

نمیکشه واسه پرواز فکر

یه عمره انسانِ دستپاچه

یه گوشه‌ ای واسه خودش لم داده

یه جهانِ حاکی از وهم ساخته

[قسمت سوم]

این حقیقت ترسناکه ، تاریخِ دستش شلاقه

میزنه به قصده کشت هرکی برده تر باشه رو

عدالت یه سربازه که عرقِ شرم داره

رو پیشونیش أ بی وجودی آدما شرمساره

آ با قداره ، واستادم توو روت دجال کنار گذاشتم

ترسامو تا روحم کشید قد آره

زیره سایه ی شَکام له

نشدم چون که هر واژه

نزدیک تر میکرد منو به جایی که

میتونست خونه ی حق باشه

شدن ساخته و پرداخته

افکار گرفتن اشعار شکل

تووی تنهاییم ترسو کشتم

قلم شدم آلت قتاله

مهم نیست چند سالی حبس باشه پیشِ روم

یا که حتی تش مرگ باشه

انسانِ کامل مغز بالِشه هر لحظه اون آماده ی پروازه

متن آهنگ فرزان به نام بدخیم

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
  • Soheil چهارشنبه , 21 اسفند 1398 پاسخ
    0

    مرسی که البومو به این زودی متنشو گذاشتین

    واقعا ترکوند این البوم دمه فرزان و شما گرم ???

Array ( )

عضویت در سایت