متن آهنگ امروز پوریا پوتک
این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه نه
با فکری راحت بشینیم ما همه پیشِ هم
یه گل بی ریشه تا مدتی زیباست
بعد از یه مدتی اون گل پژمرده و سیاهست
دنیا دو روزه اَ خدا بترس
این مردمو یه جور راضی کن پس
هی نگو به ماها همین که هست
نشستی اون بالا رو میزه قدرت
داریم زجر میکشیم حتی توو غربت
مطمئن باش حرومه نونِ سفره ات
دیگه مثل قدیما نمیشه نه هیچی
دیگه مثلِ قدیما نمیچسبه هیچی
نوشمک یخمک بستنی
گول کوچیک دوستای خوب و خواستنی
دیگه توو ایران نمیشه زندگی کرد
نه نه توو ایران نمیشه چیزی رو خرید
هیچی ، گوشت مرغ دوچرخه گران
خانه لباس یا حتی پراید
دیگه سیاست پدر نداره
دختره خوبم زیره دو دوست پسر نداره
دیگه نماز ارزش نداره
دین کیلو چند یارو وضعش خرابه
چیزی نیست فشار به عقلش نیاره
شباهتی دخل و خرجش نداره
دولتش پختش 20 ، سیل زلزله ت*ش نیست
جوونا بیکارن ت*ش نیست
کارگرا مینالن ت*ش نیست
این ایران کی به کی هست
سوریه جنگه به ت*م دولت
این یکی هست یه هدشاته شاخ
یه تیره بی نقص تووی مغز مردم میریزی پس
فساد مفسد زیر میزی هست
* دخترا دربند
مادرا خیاطی پدرا دست تنگ
جوونا پیر با هزارتا دردن
سیاه و سفید توو ایران برده ان
هیشکی ام هیچیو نمیگیره گردن
مردم گروگانن نه که شهروند
تقصیره آمریکا تورنتو لندن
همین اینجوری آروم آروم دورت رو کندن
میزن بیرون ترنسا با هزار لرز
دختره توو اوینه واسه یه بار رقص
خدا به حرفم گوش کن یه بار پس
بیا بذار توو دستم یه بار دست
پدرامون شدن از دم نوکر
عمر به معروف نهی از منکر
به زور به ناموسِ من و تو
این مملکتو کشیدن به *ن و گ*ه
نذاشتن اینا برا بنده هم حس
همجنس بازا پناهنده‌ان فرز
پسرش زیرِ سیل مُرد
ولی توو اروپاست پسره نماینده مجلس
اوف تموم نمیشه
جوونیِ ما که دیگه دووم نمیشه
این ایران هممونو گ* تو اونور حرومت میشه
حقیقتارو باید کشید ، به عنوان یک نفاش
باید کشید از اشکِ مادر
از عمقِ درداش
حقیقتا رو باید خوند به عنوانِ یک رپر
به عنوانِ یک شنونده تو هم الگو بگیر از حرفاش
حقیقتا رو باید ساخت ، به عنوانِ یه کارگردان
باید ساخت از زندگیِ بچه های کار از کارگرها
حقیقتا رو باید گفت ، به عنوانِ یک راوی
از برگی به گرگ تبدیل شی مطمعن باش که گاوی
خورشید به پنجره تابید ، آسمون رنگِ آبی
این داستانا مالِ قصه هاست آری
* کره و نونِ سوخاری
زندگی ما همه سیاست سیاه
هممون توو دستامون سیگار سیگار
تنها رفیقامونم دیوار دیوار
اتاقمونِ هممون دیوانِ دیوانش
* دخترا دربند
مادرا خیاطی پدرا دست تنگ
جوونا پیر با هزارتا دردن
سیاه و سفید توو ایران برده ان
هیشکی ام هیچیو نمیگیره گردن
مردم گروگانن نه که شهروند
تقصیره آمریکا تورنتو لندن
همین اینجوری آروم آروم دورت رو کندن
میزن بیرون ترنسا با هزار لرز
دختره توو اوینه واسه یه بار رقص
خدا به حرفم گوش کن یه بار پس
بیا بذار توو دستم یه بار دست
پدرامون شدن از دم نوکر
عمر به معروف نهی از منکر
به زور به ناموسِ من و تو
این مملکتو کشیدن به *ن و گ*ه
نذاشتن اینا برا بنده هم حس
همجنس بازا پناهنده‌ان فرز
پسرش زیرِ سیل مُرد
ولی توو اروپاست پسره نماینده مجلس
اوف تموم نمیشه
جوونیِ ما که دیگه دووم نمیشه
این ایران هممونو گ* تو اونور حرومت میشه
این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه نه
با فکری راحت بشینیم ما همه پیشِ هم
یه گل بی ریشه تا مدتی زیباست
بعد از یه مدتی اون گل پژمرده و سیاهست
متن آهنگ پوریا پوتک به نام امروز
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
