متن آهنگ یازده ماه و بیست و نه روز و چند هزار ساعت علیرضا قربانی - موزتکست

متن آهنگ یازده ماه و بیست و نه روز و چند هزار ساعت علیرضا قربانی:

نپرس در هوای تو
کدام لحظه گم شدم
همان، همان زمان که رفتی
من از شروع ماجرا
به انتها رسیده ام
نشان به آن نشان که رفتی
پس از تو خانه خانه نشد
هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی
در آن غروب سرد خزان
تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی

Alireza Ghorbani – Yazdah Maho Bisto Noh Rouzo Chand Hezar Saat Lyric

به یک نگاه آشنا
تمام هستی مرا
گره زدی به تار و پودت
در انتهای کوچه ها
دو سایه می رسد به هم
یکی منم یکی نبودت
پس از تو خانه خانه نشد
هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی
در آن غروب سرد خزان
تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی
پس از تو خانه خانه نشد
هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی
در آن غروب سرد خزان
تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی

متن آهنگ علیرضا قربانی به نام یازده ماه و بیست و نه روز و چند هزار ساعت