متن آهنگ یار از عارف
دانلود آهنگ یار از عارف
چشای تو چشای گربه شاد
صدای تو صدای گنجشکا
تنت مثال جغرافیای قفقاز
اما نگاه تو سپاه گرجستان
لابد میخوای بگی خسته ای چقدر بچه شاعر
نه فقط پلکام سنگینی میکنه از چشامه
وگرنه زیر استخون ترقوه ام
کنار قلب میاد صدای رعد و برق
آوازمو زمانی سر میدم که سازتو بیاری
بگی شرطی چند بخون دیگه بدون ترسیدن
شاید وسطای ولیعصر یه جنب و جوش خوب
مردمو وا داره به رقصیدن خندیدن
خدا داد بزنه رقصتون به راه برسه
دستتون به ماه و من وصله گونه هات
راستی جلوی پارک ساعی
یه رستوران لوکس میشناسم
اگه موافق باشی بشینی
رو به روی من پشت میز
بگم چه شهر زشتی ولی
خب به جاش تو خوشگلی
حقیقت اینه که بعد از این غذا
یه گوله برف درست کنم
بهت بگم که زندگیم همین قدیه
ساده اس یه جای عالم رفتی که
راحت ، کشتی ما هم غرق میشه
میتوان فریاد زد ، با صدایی سخت بیگانه
دوست میدارم
میتوان در بازوان چیره ی یک مرد
ماده ای زیبا و سالم بود
میتوان زیبایی یک لحظه را با شمع
مثل یک عکس سیاه مضحک فوری
در ته صندوق مخفی کرد
بی سبب فریاد کرد و گفت
آه من بسیار خوشبختم