متن آلبوم خون خورشید علی سورنا و بهرام
18

متن آهنگ گرگ و میش بهرام و سورنا

  • آهنگساز : اشکان موسوی و پیماندگار
  • تنظیم و میکس و مستر : اشکان موسوی
  • ترانه سرا : بهرام علی سورنا

انتشار در 19 آبان 1403

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
خرید کتونی

متن آهنگ گرگ و میش بهرام و سورنا:

[ورس یک – بهرام]
عقل و احساس و همه حواس
همه به کار ای امان از این روزگار
که توو چنگش اسیرم
اسیرم، اسیرم هی اسیرم
خواب به چشامون حرومه
بس که زیبا شده زشت
شب توو وجودمه توومه
دلم سیاهه به عشق
بذر ما خوب و گرونه
ذهنتون قابل کِشت
دست ما داس زمونه
وقتشه یه فصل تازه نوشت
انگار داشتنم زوره
نمیخواستنم خوبه
هلی کوپترم توو مه
پی ریش سوخته شیخ
هنوز میچکه خون از دندون
خفاشای غار بهشت
ولی ماییم حقیقت شورش
جوری که ندیده کسی به چشم
ریگی ببینیم به کفشی که پاته
یه چیزی میگیم بهت نمیره یادت
جوابش هرچی که میخوادم باشه
سوالا بدجوری می کننت ساکت
نه میخوام تهدید کنم نه خواهش
نه میخوام تغییر کنه نگاهت
ببینیم کسی رو تو راه مانع
رسیدگی میشه سری به حسابش
منم و تیغ صدام، کسی نمیشینه جام
فرقی نمیکنه رویی یا زیر نقاب
یاغیا یار ما تاریک تریم از سمت تیره ماه
می گیره پشتتو کی؟ می بینیم کلشو ریز
با سورنا سر قرار توو عمق فاجعه
ساعت گرگ و میش

[کورس]
عقل و احساس و همه حواس همه به کار
ای امان از این روزگار
ما هنوز تو جنگیم، تا بهار کلی مونده راه
کلی نهال توو سرمای این شب تار تو خاک کردیم
نه قیل و قال کردیم، نه کسی رو خار کردیم
فقط گذار کردیم، همه رو دچار کردیم
تو ما رو نمیشناسی، تو ما رو نمیفهمی
ما یا جایی نمیریم، یا بریم برنمیگردیم نه

[ورس دو – علی سورنا]
نه پشت کسی زدیم به راه
نه کسیه پشتمون بذار
ببینیم کیه طرفِ ما؟
نباشیم می ره این طرف به *
تنهایی جفت کردی با تاج
لای دیوارهای ریخته وسط خاک
پنجره رو نگه داشتی به زور
به اربابت میگی درم بذار
من خار دارم قد لب دار پاره ام
مرگ زیر چهار پایم زد
میکنم لای آرواره ام دفنت
به لی کشیدیم طی کردیم راهو
میلی نموند بی رقیب
انگار زد بهتون ت ت ت تریلی
از رو خون ما نرو
سُره تو لونت باش همون
توو خون و ماتم و غروب و دار
دفن شدن همه خونه ها
سرو تو خم کردی رو‌به مزدورا
عرت رو بزن با پالون جدید
د بگو نرخ فروش آدمو
جمعتون کردن خونواده تون از کف خیابونا
از کف خیابونا کشیدیم حق خونواده رو
غرور ما برا فروش آدما تو سوز راه نبود
نبوغو کوبیدیم به جای همه
ولی کسی بهرام و سورنا نشد
ساعت زوزه ست و نیش
منتظریم تا که میش برسه
شعر .. جرم .. جنگ .. جنگ
میخونیم بعد مرگ حتی نا میرا تا ابد
سلطه .. نُرم .. سقف .. مرز
معنی نداره واسه اونی که مرگو معامله کرد
شعر .. جرم .. جنگ .. جنگ
میخونیم بعد مرگ حتی نا میرا تا ابد
سلطه .. نُرم .. سقف .. مرز
معنی نداره واسه اونی که مرگو معامله کرد

Bahram & Sorena – Gorg O Mish Lyric

[کورس]
عقل و احساس و همه حواس همه به کار
ای امان از این روزگار
ما هنوز تو جنگیم، تا بهار کلی مونده راه
کلی نهال توو سرمای این شب تار تو خاک کردیم
نه قیل و قال کردیم، نه کسی رو خار کردیم
فقط گذار کردیم، همه رو دچار کردیم
تو ما رو نمیشناسی، تو ما رو نمیفهمی
ما یا جایی نمیریم، یا بریم برنمیگردیم نه

[ورس سه – بهرام و سورنا]
توو ساعت گرگ و میش
رد میشم از خونه سرخم
رو خون پامالم
خونه خراب آوارم
خونه طوفان زده ها
خونه چوپان زده ها
از هر دیوار که باقی شد
هر خشت سلاخی شد
توو ساعت گرگ و میش
زدم بیرون از لونه مار
از خونه فقر و دروغ و شعار
از داغ دل ما تا بوسه دار
هر کسی راهی شد
کلی نقشه طراحی شد
چه جاها که به جای ما خالی شد
و فرهنگ ما سهم سپاهی شد، حیف!
منم بی راهه رویا،یه بداهه عریان
میون این کویر، زخمی ترین واحه دنیام
چادر سوگم از طاقه ترکان
عطر یه زوزه م از نافه گرگا
تنم خرابه پرراز
پر زوزه و خرناس
من یه جنگل متروکم
توو یه گم شدگی خودخواست
حس میشه رو دوشم سنگینی فردا
تا روز خروشم هم نشین تنهام
دالان جرمم من
تالار سرخم
نه خار زیر پالانم
آزاده گرگم من
سرخم مثل مادر شب
سرخم‌ مثل آذر و رعد
سرخم مثل تاول و درد
سرخم مثل آخر خط
حق توو کفرم من
زخم سرد و خشکم من
بلعیدم یه طوفانو اما
تووی آرامش صبحم من
تیره م مثل دامن مرگ
تیره ام مثل خاکم و سنگ
تیره ام
چشماتو ببند
یا بیا تو باغ یا در باغو ببند
من زنده م آبو بند
طعم ناب رو ببند
آفتاب رو ببند
از رو صورت پاره و زخمی ما
با جراحت و جریده قاب رو ببند
بعد ولوله تو بیابون ستم
بعد زلزله ستون و طاقو ‌ببند
آخرین پنجره های رهای بی تاب دیوار خراب رو ببند
دست و پامو ببند
جاده ها رو ببند
اگه میتونی دهن ما رو ببند
آخر بازی همینجاست
در بیت و میت دربارو ببند
تا آخرین سربازو بزن
تا آخرین رگبارو ببند
همین درده و همین دغدغه ست که نزدیک کرد ما رو به هم

متن آهنگ بهرام و سورنا به نام گرگ و میش

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت