متن آهنگ کلاغ از صفیر
دانلود آهنگ کلاغ از صفیر
کلاغ سیاه قصه برگشت
اون که زد پَر از پشت جلد دفتر
رفت از خواب شهروند و قاب شهر
خبردار ، مرغ سحر خوابید
زیر خروس خوش پَر و نوک بیداری
منقار میدرخشه و تاریکی طلبکار
کلمات نور نمیشه بیهوده دهن باز
تیکه پنیرت رو برده فلک
میشی فلک از دست نده
انار یا آلبالو تَرکه است به زیر کف پا
کلاغ سیاه قصه برگشت
اون که زد پَر از پشت جلد دفتر
رفت از خواب شهروند و قاب شهر
خبردار ، مرغ سحر خوابید
زیر خروس خوش پَر و نوک بیداری
منقار میدرخشه و تاریکی طلبکار
کلمات نور نمیشه بیهوده دهن باز
تیکه پنیرت رو برده فلک
میشی فلک از دست نده
انار یا آلبالو تَرکه است به زیر کف پا
زمین گرده زیر گنبد مینا
چه اونور آب چه ایران ، ببینا
پنجه نکش رو شیشه ی باغ وحش
اسیری شیر ژیان ، توو کاسه داغ تر از آش
قُل میخوره چشمای بینات
بله قربان گوی دی*ث با کروات طوس و طرح کندوت
جای عسل ، اشک حدقات خونی گیرای ملکه
بشین به دیدن تیاتر پوچی
بازیگر منم لوطی ، گویی
با دماغ دراز چوبی
منتظر فشار به دکمه ی آمیزش جون و جنونی
حالا بگرد دنبال مترجم
بین من و تو دریاست
تَوَهم این فاصله زخمه
سر باز کنه چرک خشک نمیشه
یا جون از کف میره توو دَخمه
اگر هم اَ جاشو بده به اِ دِ (دِخمه)
کمرش خمه با ضمّه میشه دو
بگردید دنبال مترجم
بپوشید لباس فرم نو ظهور
مشتی باش و خاکی باش
با نام ماه تولد یا شعار پشت پرده
بخوابید روی مرد روی زن
باهم بدون هم ، جلوی هم یا پشت هم
بدرید پرده ، سرخپوستای عصر جدید
روی شما زرده ، دنیا با شما چند چنده
گور پدر من و شعر
جریان ، کوشش و جوشش
خر چه داند قیمت نقل و نبات
قربون لبات ، تصدق صورت ماهت
وقتی میگی پر از زرق و برقه شبات
قسم به صفحه ی سفید دفتر
که ننگ از چهره اش میباره
وقتی بذارم زمین قلم
قسم به مد روزت
قسم به گل رویت
قسم به حرفای پر ز پوچت
کلاغ سیاه قصه برگشت
اون که زد پَر از پشت جلد دفتر
رفت از خواب شهروند و قاب شهر
خبردار ، مرغ سحر خوابید
زیر خروس خوش پَر و نوک بیداری
منقار میدرخشه و تاریکی طلبکار
کلمات نور نمیشه بیهوده دهن باز
تیکه پنیرت رو برده فلک
میشی فلک از دست نده
انار یا آلبالو تَرکه است به زیر کف پا
کلاغ سیاه قصه برگشت
اون که زد پَر از پشت جلد دفتر
رفت از خواب شهروند و قاب شهر
خبردار ، مرغ سحر خوابید
زیر خروس خوش پَر و نوک بیداری
منقار میدرخشه و تاریکی طلبکار
کلمات نور نمیشه بیهوده دهن باز
تیکه پنیرت رو برده فلک
میشی فلک از دست نده
انار یا آلبالو تَرکه است به زیر کف پا
بار روی دوشت کج تر از اون چیزیه که حتی برسه به خونه
کشیدم یه کلاغ سیاه توو قسمت پاورقی دفترم
خبر نداره شده مخروبه خونه
هنوزم رویای پرسه توو کوچه پس کوچه های این بِیقوله
سنگینی میکنه روی عروجش
اینجا آخر پاییز میشمرن جوجه
فهمیدی یا توضیح بدم خوک گشنه ی سیب ممنوعه
میگن اوست که میداند
پس روح که بی خانه ست
میشینه تووی جسم تو
که غیر قابل فروشه
حماقت تو به چهل تا کلاغ دیگه
به واسطه ی کلاغ سیاه قصه ی من میشه نَقل مجلس
به زعم من شما نُقل محفلی
گرچه هنوزم نیاز داری به مترجم
خودت رو برای مصرف خودت میدن
اغذیه ی مغزی کم چرب
نیست خبر از لقمه چرب چپ
میزنن زیر چهار پایه ی راست و چپ
یاسین در گوش آشغالای عشق زندگی زالو وار
توویِ این منجلاب خوندن یه ارتکاب مسخره ست
برای تو وجود خارجی نداره هموطن
هم صدا هم پا هم سایه
چرا خبری نیست از فهم این همه همهمه
ببخشید چیزی میچکه از بین لبات
گوشه ی دهنت ، گ*هی که خوردی بیشتر از اعتقاد بشره
بگذریم از این مخمصه
چاه بعدی بِه از چاله ی اوله
قافیه و اوزان مضحکه
وفا کنید به نظم دنیایی که
دم میزنه ازش همنوع بی تبصره
فلک لُعبت باز ، فلک لُعبت باز
خیّام لکنت داشت و الّا میگفت صندوقچه میفته دست عروسکای شورشی
بگذریم ناشیای متعجّب
کلاغ سیاه قصه برگشت
اون که زد پَر از پشت جلد دفتر
رفت از خواب شهروند و قاب شهر
خبردار ، مرغ سحر خوابید
زیر خروس خوش پَر و نوک بیداری
منقار میدرخشه و تاریکی طلبکار
کلمات نور نمیشه بیهوده دهن باز
تیکه پنیرت رو برده فلک
میشی فلک از دست نده
انار یا آلبالو تَرکه است به زیر کف پا
کلاغ سیاه قصه برگشت
اون که زد پَر از پشت جلد دفتر
رفت از خواب شهروند و قاب شهر
خبردار ، مرغ سحر خوابید
زیر خروس خوش پَر و نوک بیداری
منقار میدرخشه و تاریکی طلبکار
کلمات نور نمیشه بیهوده دهن باز
تیکه پنیرت رو برده فلک
میشی فلک از دست نده
انار یا آلبالو تَرکه است به زیر کف پا
دهقان صفیر چریک ملّی