متن آهنگ پاره گوشت فرزان و میرتک
[ورس یک]
تجربهی حاصل از سفر به ناشناخته ها
هدف عاشق بودنه ، مقصد عاشقا به گا
منطق به قتل میرسه هر دفعه با احساس
علامه دهر میشه این وجدان بی انصاف
میکشن ارزشا قد به بلندای دیوار اسارت
نشونه هات میارن چیارو به یادم؟
این پاره گوشت آویزون به چار تیکه استخون
پای ناشناخته های تو ایمانمو دادم
این پاره گوشت آویزون به چار تیکه استخون
ترحم برانگیز ترینِ فستیوال ماتم
این پاره گوشت آویزون به چار تیکه استخون
بگو بهم من بیدارم یا خوابم؟
وسط این همه رنگ ، این همه مکر
تو دل این همه جنگ من باید بمونم آدم
که چی بشه تش؟ به چی میارزه واقعا؟
نمیدونم دیدمتم یا نه
اما دلم تنگته
[ورس یک]
مسیر پر چاهه
زندگی مثل یه قصیدهی نابه
که دیگه نمیاد کسی اونو یادش
پس بده حال شاعر ، بده حال شاعر
[ورس دو]
تو زنده موندی بین دیوار اسارت
خودو پیدا کردی اگه ایمان به تاراج رفت
کی ام و کجا ام و به کجا میرم؟
این سوالو همهی نیاکانت داشتن
اونایی که حقیقتو بی آلایش خواستن
همه بی وقفه توی این باتلاق شنا کردن
که اگه به من بود نمیخواستم خدا باشم
تا ببینم بنده هام تو مکافاتن
تو از من ، من از خودم سوال دارم
چه روزای تلخی پیش روی شماها هست
چون همه کردین به پلیدی دنیا عادت
موجودات دو پا در حال رویا بافتن
گله واسه بعد ، باید نشونه هارو دنبال کرد
تو مسیر درستی اگه بمونی به یادم
نمیدونم که بازم میبینمت یا نه
اما میدونم که دلتنگتم آدم
[کورس]
مسیر پر چاهه
زندگی مثل یه قصیدهی نابه
که دیگه نمیاد کسی اونو یادش
پس بده حال شاعر ، بده حال شاعر
پس بده حال مخلوق ، بده حال خالق
متن آهنگ فرزان و میرتک به نام پاره گوشت