متن آهنگ نوک آئین
قید همه رو زدم
تا راهی یه قله شم
خور و پف ها نزاشت بخوابم
بیدار موندم کلِ شب
نقشه ریختم واسه گریختن
از آدم ها از خودم
از چیز هایی که هنوز نگفتم سخن
این بغض لامصب گیر میکنه توو گلوم
هروقت میخوام با خودم بشم رو در رو
رو ترس هام کار کنم
بشم یه بادکنک توو دست یه کودک
اینه مزه یِ بودن، نه شعار باشم نه ناله
لاس بزنم با موانع ، از روشون بپرم
این که کیم و کجام به درک
نه واسه حرف مردم زندگی
نه دل خوش کنم به تشویق عده ای
اینو گفته بودم قبلا، چرا میگی نگم؟
شاید خبری نباشه اون بالا
ولی دور میشم از خون خوار ها
دامنه رو بکنم رد
قول میدم میکنم قله رو هم فتح
واقعی تر از مستند که اون هم تجربست
عنصر پنجمم، کی حاضره؟ دست بلند
اگه تو هم افتادی بعدی ها میان جات
حقیقت چیه توو کله یِ یه خیال باف
بزن خودت رو به خواب
قراره بارون بیاد بنداز کشتی رو به آب
چه دریا ها که شکافت برا باور مردم
زندگی مرگ شروع میشه آخرش از نو
وقتی من برم، یکی دیگه میاد به دنیا
جدول ضرب، دو دو تا
زمینِ خاکی شد بزرگراه
چند تا قدم مونده؟
آماده ام، موهامو کردم شونه
رو کوه پایه ریخته پول مایه
کنارش کلی جسد
خون جاری توو دشت، خورشید وسط
رسیدم به نوکش
شهر زیر پام، گم تلویزیون نمیذاره کارتون
نیست رفیق ناتو
وقتشه بندازم خودمو پایین
وقتشه دنیا نداشته باشه آئین
تهش اینه که یه جاهایی باید تسلیم باشی
رها کنی ، بسپاری ، بهتر بگم بپزی
متن آهنگ آئین به نام نوک