
متن آهنگ سفر درونی فرزان
لینک دانلود به دلیل رعایت حقوق آرتیست غیرفعال میباشد!
[ورس یک]
سرم مست بازی شد ، واسه خلق یه کاری کن
کلم گیج از چرخ و فلک این شهربازی شد
فیلم رو هیجانیش کن ، کلت تا دسته خالی کن
بخوابون تو صورت روزگار چک نابیت رو
مست جامی تو ، رهسپاری تو ،رستگاریتو
میبینی اگه بفهمی اصل جامی تو
یعنی اصل کاری تو ، رأس بازی رو بگیر تو دستت
پس یه کاری کن ، توی این لحظه جاری شو
که یه کهکشانی خودت ، توی قلبت رازی رو
داری که گنجه باز میشد ، درش اون گنج یافت میشد
میدیدی رنگ شادی رو ، چرا سر پام بیخود؟
منی که لحظه هام میمرد ، تو دود و مغز تاب میخورد
این واسم هی سؤال میشد
تا یکی دراز کرد به سمتم دست یاریش رو
پیدا کردم اصل یاغیم رو
[کورس]
نه یکی نه دو تا نه سه تا ، میگرفتم کلمات من ضربدری کام
روحم پر میکشید از اتاقم ولی میدیدم که خودم تنم اینجاس
از وقتی که دیگه دل رو دادم میدیدم که میشه واسم هر دری باز
رنگ و لعاب دادم به لغاتم تا که جون میگرفت تنم من از هیپ هاپ
[ورس دو]
بعضی وقتها روی بیت بعضی وقتها ضد ضرب
این خدای عشق بود که روح من رو زنده کرد
منو در آورد به رقص عشق به شعر نوشتن
انگار پیش بهترین فرشته ی بهشتم
توی این سفر درونی آره خطر که تمومی
نداره،باس بپریم ما هر دفعه از رو مین
عرق جوونی ریخته رو سنگفرش آسفالت
آره هر دفعه حرومیها مارو باس کنن بازخواست
این فقط یه قسمت از زندگی ماهاس
تو شهری که آمار فوت یه تک میره بالا
[کورس]
نه یکی نه دو تا نه سه تا ، میگرفتم کلمات من ضربدری کام
روحم پر میکشید از اتاقم ولی میدیدم که خودم تنم اینجاس
از وقتی که دیگه دل رو دادم میدیدم که میشه واسم هر دری باز
رنگ و لعاب دادم به لغاتم تا که جون میگرفت تنم من از هیپ هاپ
متن آهنگ فرزان به نام سفر درونی