متن آهنگ خونه سینا ساعی:
[اینترو]
احساس کردم تووی سی و پنج سالگیم
باید این آهنگو برای
شروع داستانی که در چند سال پیش داشتم بخونم
آدمی که تصمیم میگیره از
فضایی که تووش هست بیرون بزنه
و هیچوقت خونشو یادش نمیره
[ورس یک]
قلبی که شکست، دستی که نوشت
پس دلش میخواست که بیشتر فقط بده وقت بهش
خوب میدونست که بیشتر از این حقشه
دست به کار شد، بال و پَر گرفت
با تنهاییاش میساخت دوستیشو
با دلتنگیاش، از خونه دور میشد
از نفرینا گذشت، ترسیدن با موج
به خودش قول داده بود و خودشو کشوند
[کورس]
من این خونه رو، همه جا با خودم
میبرم میبرم میبرم، میبرم میبرم میبرم
[ورس دو]
توو خونه هوای سرد زد
پا شد و بساطو جمع کرد
همونو چسبید به نقشش
همه فکر میکردن بچست
جلوی آینه میگفت نقشه هاتو تا دیدی برو
تا روز رفتن رسید و
تنو تا برزخ کشید و
آرزوتو پاک نویس کن
[کورس]
من این خونه رو، همه جا با خودم
میبرم میبرم میبرم، میبرم میبرم میبرم
من این خونه رو، همه جا با خودم
میبرم میبرم میبرم، میبرم میبرم میبرم
[ورس سه]
قلبی که شکست، دستی که نوشت
پس دلش میخواست که بیشتر فقط بده وقت بهش
میدونست که بیشتر از این حقشه
دست به کار شد و، بال و پَر گرفت
متن آهنگ سینا ساعی به نام خونه