متن آهنگ خلاص ناجی و کنکاش
41

متن آهنگ خلاص ناجی و کنکاش

  • آهنگساز : آرمان تضاد
  • تنظیم و میکس و مستر : آرمان تضاد
  • ترانه سرا : ناجی و کنکاش

انتشار در 24 اسفند 1400

  • افزودن به پلی لیست
  • اشتراک گذاری :
  • لینک کوتاه :
`
خرید کتونی

 

متن آهنگ خلاص ناجی و کنکاش
[ورس یک – ناجی]

رفته با کله توو دیوار
چیزی که ندیده رنگ خوبیاست
میدوئی هر چی دوری باز
به تک تک آرزوها دست تکون میداد از دور
فقط حقش رو میخواد از توو
آینده داره مغزش رو * هر روز
ساز جنگشو میساخت
توو این قماری که بی رحمه رنگشو میباخت
همیشه یه مقداری چت
نمیبینی احساسی شه
دیگه شده حسابی فس
از زندگی دیسکالیفه
تجربه مهربون نیست با ریه
خودش اینجا مخش بیست جا دیگه
فرقی نداره بارونه یا برف
داغ بوده یا سرد، طاق بوده طاقت
دید اینجا زندان که نه، تابوته واسش
گلاش نشکفت، توو تقویمش هم مفت دو سال خط خورد
درد جدیدی نمونده بود
پس به همون قبلیا دچارتر شد
گفتن هر چی میاد سرمون حقه
فهمید سر بچرخه درمون رفته
یه چی توو خنده پسمون زد سفت
همیشه وقتی فکر میکردیم الآن دیگه امنه
یه صورت یخی زیر ته ریشت دفنه
میزنه پرسه، میگزه لب هی
واسه دور و بریاشون هنوز هم میزنه اَ صبره قول
نمیده میمونه مثل مرد
وقتی هیچکی نیست رو قولاش مثل قبل
مثل یه ماهه تو دل ابر
که میاد بعد غروب با دل تنگ
یه روز نورش رو میبینه چشم شهر
[کورس – کنکاش]
از همه برید راهش رو کج کرد
رسید به خونه یِ اول
از دل سنگش کوه ساخت
ولی کوهی که آدما میرن که یه روزی ازش پرت شن و خستست
گفتی بکش عقب، جلو رفت یه قدم
میگه قانونو ساختن واسه این که بشکنم
تنهایی یعنی هیچ جا
همراهش نیست یه نفس
سربالاست حتی اگه تهش میرسه به درک
[ورس دو – کنکاش]
موهاش پر از تاب و پیچه
بهش گفتن کمش کن
تو سریت رو سرت کن
ما که نمیخوایم بدتو
روحش رو فروخت به هدفونش
وقتی خریدن تنشو
چند ساعت خوب میگذشت
بعد قرص یکی درمیون
با اشکاش میشد شبش صبح
هر چی که نباید میدید
دید حسش به آرزو افسوسه
از این دنیا که همش درده
مسخرست براش دردای هفت روزه
یه چند ساله عادت کرده
به آخر تلخ این قصه هاش
مثل لیگ کشورش هم نیست
نه پیروزی داشته نه استقلال
کسی نگفت کم نیستی اگه
جیغ نزنی توو زایشگاه
حتی اگه نری دانشگاه
حرفا همه نصیحته یا اشکال
به خودش فرجه میده
میریزه توو خودش میزنه بیرون پر که میشه
تنها ترین دختر شهر اینجاست
نداره یه شعبه دیگه
قول نمیده میمونه مثل زن
با این که هیشکی رو قولاش نموند
ماه تنها آسمون شد
که با ستاره و غوغاش نموند
باخت و زندگی کرد
به ته رسید هیچی توو برداش نبود
غروب پایان دنیاش بود
غروب یه تیکه از دنیاش نبود
[کورس – کنکاش]
از همه برید راهش رو کج کرد
رسید به خونه یِ اول
از دل سنگش کوه ساخت
ولی کوهی که آدما میرن که یه روزی ازش پرت شن و خستست
گفتی بکش عقب، جلو رفت یه قدم
میگه قانونو ساختن واسه این که بشکنم
تنهایی یعنی هیچ جا
همراهش نیست یه نفس
سربالاست حتی اگه تهش میرسه به درک
متن آهنگ ناجی و کنکاش به نام خلاص

آهنگ های مرتبط

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت