
متن آهنگ تسخیر فرشاد
سکوتی ممتد، کر کننده بود سوت گوش
بی رمق، زل به دیوار رو به رو
از زیر در، وارد میشد یه رد خون
سُرخرون، کهنه، پر جنب و جوش
مارپیچ گونه، مرموز
احوال خونه، مثل هر روز
گم، چاره، کاغذها پاره
قهوه، قهوه، کافئین ها آواره
آینه ها رو به دیوار
لامپ های خونه بیکار
کف پر خاکستر، سقف خاطره بیمار
اکنون روی زانو نشست
گذشته داد فتوا
تنهایی، تنهایی، تنهایی، تنها
رد خون داشت قد میکشید
بوی بَلوا میومد از حمله رعشه به پیکر
پوست غرق عرق، ساعت ها عقب میکشید
دست لحظه ولگرد
هیچ جمله ای واسه درد دل نبود
تغییر شکل میداد سرکوب این همه نعره به دل درد
ناخوانا صفحه لذت، خون داشت قد میکشید توو اتاق
داغ، جوش، پر داد حباب
جلو اتحاد چاله و چاه
گلو بسته بود راه بزاق
کلی حضور بدون بدن
افتاده بودن به جون تنم
اونور پل اضطراب ایستاده
گردنم صاف به زور یقم
یه کلاغ با صورت خورد به پنجره
گردن رو چرخوند جغد سرنوشت
نزول رسوب نحسی میشد حس
یه قدم مونده بود تا شعله ور بشه
صدای پچ پچ وردی عجیب
رقصید آغشته به سرعت ترس
صد تا دست معلق شد روو هوا
اشاره کردن به پشت سر من
برگشتم، خون شده بود تبدیل
یه هیبت، بلند قد، چهار دست
نُه تا پا، تکیده صورت دو تا شاخ
کرخت، لزج، بی چشم، بی گوش
بی دهن ولی بد صدا
+ کی، کی هستی؟
/ کی نه، چی
+ از کجا میای؟ اینجا چی میخوای؟
/ ماورای فعل خواستنم، من خود دارمم
+ من که، من که بهت کافرم
/ متاسفانه نمیشه که بشه باورم
+ از کدوم دوزخی، از کجا اومدی؟
/ از کجا نه ابله، از کِی
+ با چه وِردی، با چه سِحری؟
تو کدوم جادو از دنیا و غیبی
/ من رو با خرافه هات یکی ندون، نیومدم از غیب
+ حتما خوابم، این یه کابوسه، یه بوسه از ترس منحوسه
/ اه یه نگاه به زندگیت کن، تویی اون که نحسه
ببین همه رهات کردن، گم بی نقشه
+ حقیقت نداره، مثل شومی خونی که
جوشیده تو قعر سرفه تاریخ
پس تو هم تموم کن این اذیت هات
/ دیگه نبینم که صدات رو بردی بالا، نبینم ها
+ بی عمل، بزدل، ترسو
بی جنبه ام، بی رمق، بی ریخت، بد تیپ، بی نمک
بی استعداد، سربار، بی وجود
وصله ناجور، بی رگ، بی شعور
بی لیاقت، بازنده، افسرده، بی هنر
بی بخار، گوشه گیر، بی فکر، بی سخن
بی عرضه، بی فایده، هر چی هست زیادیته
بی حرکت، خفه شو، فکر کردی چی حالیته؟
خشکم زد، دیو دوباره خون شد، خزید، روی تن
و رفت توی من، زدم بیرون
متن آهنگ فرشاد به نام تسخیر