متن آهنگ ترس از سامان جلیلی
دانلود آهنگ ترس از سامان جلیلی
بگو گناه من چی بود آخه دل کندی ازم و
شبا بیدارم و ، روزا بی تابم و ، میبینی حالمو
فکرِ اینکه دیگه نمی بینمت و دیگه نیستی
خُب منو میکشه ، مَنی که دلخوش ، تو و نگاتمو
نشد با رفتنت گذشته رو حتی این زندگیمو
بی تو مرور کنم ، نشد که دور کنم ، از تو خیالمو
وقتی ثانیه های یادآورِ نَبودتن تقویم ، داره برعکس میره
نبودت میگیره ، همه یِ سالَمو
حرف ، زیاده توو دلم ، حل نمیشه مشکلم
با تو که نشد یه بار بگی دوسِت دارم
هیچ علاقه ای به من ، از خودت نشون ندادی
که بگم عاشقی ، که بگم عاشقی
ترس دارم از عشقِ تو چون ، باعث نشد که تو
از ، غرورِ لعنتیت بتونی کم کنی
تو اومدی با حضورت ، که زندگیمو بیشتر
اسیرِ غم کنی ، اسیر غم کنی
شاید برای تو خاطره و عکسای دوتاییمون ، عذاب آور شده
واسه تو بیخوده ، موندن کنارِ من
اما خاطره هایی که از تو برایِ من مونده
دیوونم کرده و ، همشون درده و ، برو عزیزِ من
حرف، زیاده تو دلم، حل نمیشه مشکلم
با، تو که نشد یه بار بگی دوست دارم
هیچ علاقه به من از خودت نشون ندادی
که بگم عاشقی، که بگم عاشقی
ترس، دارم از عشق تو چون، باعث نشد
که تو از، غرور لعنتیت بتونی کم کنی
تو اومدی با حضورت
که زندگیمو بیشتر اسیر غم کنی
حرف ، زیاده توو دلم ، حل نمیشه مشکلم
با تو که نشد یه بار بگی دوسِت دارم
هیچ علاقه ای به من ، از خودت نشون ندادی
که بگم عاشقی ، که بگم عاشقی
ترس دارم از عشقِ تو چون ، باعث نشد که تو
از ، غرورِ لعنتیت بتونی کم کنی
تو اومدی با حضورت ، که زندگیمو بیشتر
اسیرِ غم کنی ، اسیر غم کنی