متن آهنگ آخرین رقص مهیار:
نفهمیدیم اون عکسه که
توو نورِ ماه کامله
اون سینه ریز گردنت
که کادویی ناقابله
اون لحظه که
تِلو تِلو کنار دریا میزدیم
آخریش بود
از ما فقط یه خاطره توو ساحله
نفهمیدیم که بازیمون
مثل بچه ها توو کوچه
یه روزی تموم میشه
تموم شد و بزرگ شدیم
نه تاب بازی کش میاره لبامونو
نه ذوق داریم خونه شنی درست کنیم
نفهمیدیم سر مشتیِ شرابمون
حالِ خوب و خرابمون
یه آخرین داره یه جا
اون خنده ها تموم شدن
قلبِ دوتامون خالیه
موند واسمون یه بغض فقط
تاره چشا
Mahyar – Akharin Raghs Lyric
این آخرین رقص
این آخرین شام
این آخرین من
آخرین تو، آخرین ما بود
هر چیزی که گفتیم
هر جایی که رفتیم
هر چی بینِ ما بود
آخرین ها بود …
نفهمیدیم اون عکسه که
توو نورِ ماه کامله
اون سینه ریز گردنت
که کادویی ناقابله
اون لحظه که
تِلو تِلو کنار دریا میزدیم
آخریش بود
از ما فقط یه خاطره توو ساحله